این روزها.. زندگی برایم فیلمی است که روی دور تند افتاده… برایم معنایی ندارند لحظهها.. تنها گذر سریع عمر را می فهمم… پیرتر شدن والدینم را… از دست رفتن جوانیام را… این روزها زندگی را نجویده قورت می دهم… بدون چشیدن طعم شیرینش یا حتی تلخیاش… این روزها زندگی را با فیلم اشتباه می گیرم… مجازی می پندارم دنیای اطرافم را… گاهی دنبال ریموتی می گردم تا به عقب برگردانمش.. یا لااقل از دور تند بردارمش… اصلن خستهام کرده، بگذار خاموشش کنم.
لیلا کوت آبادی
7 آذر 94